تا کمی قبل اسباب بازی فروش بودم ولی استعفا دادم چون دنیا به اندازه ی کافی پر از اسباب بازی هست. اینجا احساسات شخصی ام را نمی نویسم. چون اینجا را هم محرم دل می خواند هم نامحرم.
وقتی می خواست حقوقم را حساب کند گفت : من توی دوربین دیدم که شما چطور با مشتری برخورد می کردید یا تمیز کاری ها یا ... هی گفت و گفت و حقوقم را حساب کرد و داد دستم . بدجوری جا خورده بودم . به کل، دوربین امنیتی را یادم رفته بود .